نظر: پروتکل ارتباط بین بلاک چین به حداکثر گرایی اکوسیستم پایان می دهد

IBC ها اجازه می دهند دارایی ها بین بلاک چین ها بدون سطح بالایی از ریسک ذاتی پل زدن منتقل شوند.

وقتی وارد ارزهای دیجیتال شدم، تسلیم رقابت بین اکوسیستم های بلاک چین شدم و معتقد بودم که یکی باید «بهتر» از دیگری باشد. از آن زمان، متوجه شدم که آینده ارزهای دیجیتال، پلتفرم‌های مختلفی را به ارمغان آورده است که در موارد مختلف بهتر عمل می‌کنند. با پروتکل ارتباط بین بلاک چین (IBC)، فکر می‌کردم این زنجیره پشت سر گذاشته شود. رقابت کنید و آینده زنجیره ای متصل را در آغوش بگیرید. لطفا اجازه بدهید توضیح دهم.

سولانا، پولکادوت و غیره – چه چیز مشترکی با هم دارند؟

اتریوم تاکنون هیچ نشانه ای از کاهش سرعت خود را نشان نداده است. اتر (ETH) از زمان تصاحب سهم ۸ درصدی از کل بازار ارزهای دیجیتال در تابستان ۲۰۲۰، نزدیک به ۲۰ درصد از بازار را در اختیار داشته و در آنجا باقی مانده است.

دلیلی وجود دارد که عبارت “قاتل اتریوم” در جمله اول بسیاری از موارد برای راه حل های لایه ۱ گنجانده شده است. این موبی دیک ارزهای دیجیتال است – پادشاه نقدینگی. به این ترتیب، بسیاری از پروژه ها در حال کار بر روی بهبود اتریوم و کار بر روی وظیفه “ساخت بهتر آن” هستند. متاسفانه، اغلب اولین “پل” است. پل ها کاربران را در معرض خطرات زیادی قرار داده اند و مشکلات زیادی را به وجود آورده اند. با این حال، خوشبختانه اکثر مردم از اینکه در طول فرآیند پل‌سازی و در تمام مدت نگهداری دارایی‌های پل شده در معرض سوء استفاده‌ها قرار دارند، بی‌اطلاع هستند. اکثر مردم حتی متوجه نمی شوند که فقط IOU دارند.

مرتبط: zkEVM می تواند آخرین بازی زیرساخت بلاک چین باشد

توکن اصلی که نشان دهنده همه چیزهایی است که آنها خریداری کرده اند روی زنجیره اصلی است. این در حالی است که آنها معادل یک تکه کاغذ معامله می کنند.

بدیهی است که استثنائاتی در قاعده وجود دارد. در بهترین حالت، یک پل خوب می تواند خطر را کاهش دهد، اما خط پایه ثابت می ماند. این در واقع انتقال دارایی ها به زنجیره جدید است. چرا؟ این به این دلیل است که دو شبکه مجزا که دارایی های بلاک چین در حال پل زدن هستند، هیچ راهی برای ارتباط با یکدیگر ندارند. بیشتر زنجیره‌ها برای برقراری ارتباط با یکدیگر طراحی نشده‌اند، بنابراین به زبان‌های مختلفی صحبت می‌کنند.

وجود پل ها نشانه ای از ذهنیت «من در مقابل تو» است که در آن زنجیره ها به دنبال گرفتن نقدینگی از یکدیگر هستند.

چهار هک مالی غیرمتمرکز گران قیمت در سال ۲۰۲۲ همگی بهره برداری های پل بودند. Ronin، BNB Smart Chain Bridge، Wormhole و Nomad. در مجموع، کاربران بیش از ۲ میلیارد دلار ضرر کردند. این تقریباً مقداری است که کاربران در نتیجه سقوط FTX از دست دادند.

پس اگر ذهنیت «من در مقابل تو» را به «ما در برابر تمرکز» تغییر دهیم چه؟

این ممکن است رادیکال به نظر نرسد، اما برای ارزهای دیجیتال جدید است. این سیستم جدید پروتکل ارتباطات بین بلاک چین (IBC) نام دارد.

IBC استانداردی برای پیام رسانی و تعامل بین بلاک چین های مختلف در سطح پروتکل است. این نتیجه سال ها کار روی این ایده است که بلاک چین های مختلف باید حاکمیت خود را حفظ کنند.

اجازه دادن به کاربران برای حرکت آزادانه بین بلاک‌چین‌های متنوع، کارایی سرمایه را بهبود می‌بخشد و نوآوری را تسریع می‌کند. به نوعی بازتاب یک سیستم صرفا سرمایه داری است که در آن پول راحت تر، امن تر و سریع تر به مقصد می رسد. می توان آن را با حوزه فلسفه شینگن مقایسه کرد.

IBC در حال حاضر تنها محصول Cosmos است، اما تیم هایی مانند Composable Finance و PolymerDAO در تلاش هستند تا آن را در آینده به Kusama، Polkadot، Near و موارد دیگر بیاورند.

مطالب مرتبط: زبان های برنامه نویسی مانع اصلی DeFi می شوند

آیا IBC کامل است؟ البته که نه. تازه ۱ سالشه با این حال، حضور آن ارزشمند است زیرا نشان می دهد که آینده ارزهای دیجیتال چگونه می تواند باشد. با IBC می‌توان از جنگ‌های اکوسیستمی فراتر رفت و شبکه‌ای متقابل و سیال از راه‌حل‌های متنوع برای رویارویی با چالش‌های مشترک ایجاد کرد.

IBC نگاهی اجمالی به آینده بلاک چین ارائه می دهد، جایی که اکوسیستم ها مکمل یکدیگر هستند و کاربران می توانند «رقبا» را بدون اصطکاک امتحان کنند، بنابراین کاربران می توانند تصمیم بگیرند که از کدام محصولات بدون محدودیت استفاده کنند.

ما می‌توانیم فراتر از نبردهای زمین بازی که سعی می‌کنیم قلعه‌های شنی یکدیگر را نابود کنیم، حرکت کنیم.

این مقاله برای اهداف اطلاعات عمومی است و در نظر گرفته نشده است و نباید به عنوان مشاوره حقوقی یا سرمایه گذاری تلقی شود. دیدگاه‌ها، افکار و نظرات بیان شده در اینجا متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس‌کننده یا بیانگر دیدگاه‌ها یا نظرات Cointelegraph نیست.

نویسنده: Valentin Pletnev