
به گزارش پایگاه خبری ارز دیجیتال موبو ارز،
وکلای دادگستری می گویند که تعداد توافقات طلاق مربوط به دارایی های دیجیتال در حال افزایش است.
اکثر سرمایه گذاران رمزارز احتمالاً به طلاق فکر نمی کنند یا اگر جدا شوند برای دارایی های دیجیتال آنها چه اتفاقی می افتد، اما از آنجایی که افراد بیشتری دارایی های رمزنگاری شده را در اختیار دارند، این یک سناریوی بسیار رایج است. وکلا می گویند که چنین است.
سال گذشته، شرکت تحقیقات بازار GWI دریافت که 10.2 درصد از کاربران جهانی اینترنت بین سنین 16 تا 64 سال صاحب ارزهای رمزنگاری شده هستند و اکثر مالکیت ها تورم بالا و نوسانات در ارزش ارزهای محلی خود را تجربه می کنند. .
بر اساس دادهها و سایت ردیابی آمار مستقل World Population Review، نرخ طلاق جهانی از نرخ پایین 0.15 طلاق به ازای هر 1000 نفر در سریلانکا تا نرخ بالای طلاق 5.52 طلاق به ازای هر 1000 نفر در مالدیو متغیر است.

Claire Wolzac، یکی از همکاران ارشد در حقوق خانواده و روابط در شرکت حقوقی مستقل Lander & Rogers، به Cointelegraph گفت که وکلای خانواده تعداد طلاق های مربوط به دارایی های دیجیتال را افزایش داده اند. گفته می شود در حال افزایش است.
او گفت که این یک “حوزه حقوقی به سرعت در حال تغییر و تحول است”، بنابراین در صورت وجود مسائل مربوط به دارایی های دیجیتال، مشاوره از یک متخصص حقوق خانواده مهم است.
به گفته Walczak، زمانی که دادرسی طلاق آغاز می شود، دادگاه ها فرآیندی را دنبال می کنند تا تعیین کنند که چگونه مسائل اموال و پول حل می شود.
این شامل تعیین دارایی های موجود برای تقسیم، ارزیابی سهم هر یک از طرفین، در نظر گرفتن اینکه آیا انجام تعدیلات منصفانه و منصفانه خواهد بود و ارزیابی نیازهای آینده هر یک از طرفین است.
همین روند در هنگام برخورد با دارایی های دیجیتال اعمال می شود. هر دو طرف طلاق موظفند تمام اسناد مربوط به دارایی های دیجیتال یا سایر دارایی های خود را افشا کنند.
Walczak گفت که هر دو طرف تسویه حساب دارایی حق دارند بدون توجه به نام مالک، ارز دیجیتال را به عنوان بخشی از حقوق کلی تسویه ملک حفظ کنند.
اگر طرفین برای نگهداری ارز دیجیتال به توافق نرسند، دادگاه هنگام تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی دارایی را در اختیار دارد، در نظر خواهد گرفت که چه کسی برای ارز رمزنگاری شده پرداخت کرده است و چه کسی مالک کیف پول است.
والچوک گفت: “به عنوان بخشی از این فرآیند، دادگاه دارایی های موجود طرفین، از جمله تمام دارایی های دیجیتالی را شناسایی و ارزیابی خواهد کرد.”
او افزود: «برای ارزهای دیجیتال، ارزش انواع داراییها توسط بازار آزاد تعیین میشود و میتوان آن را از طریق صرافیها ارزیابی کرد.
نوسانات بازار می تواند بر ارزش تاثیر بگذارد
بازار کریپتوکارنسی حتی در بهترین زمان ممکن است نوسان داشته باشد و قیمت ها بدون هشدار به دلیل سقوط ارز یا عوامل دیگر کاهش می یابد.
بیت کوین (BTC)، بزرگترین ارز رمزنگاری شده بر اساس ارزش بازار، در 10 نوامبر 2021 به بالاترین قیمت خود یعنی بیش از 68000 دلار رسید، اما از آن زمان تا کنون بخش قابل توجهی از ارزش خود را از دست داده است. 28000 دلار
اخیراً: بیت کوین در مسیر برخورد با وعده های «Net-Zero» قرار گرفته است
Walczak گفت: نوسانات بی ثبات و سریع در ارزش ارزهای دیجیتال می تواند عاملی در تقسیم دارایی ها در طول مراحل طلاق باشد.
والچوک گفت: “این می تواند برای مشتریانی که مایلند اکثریت حقوق تسویه املاک خود را در قالب ارز رمزنگاری شده حفظ کنند، یک خطر است. ممکن است لازم باشد که در تسویه حساب املاک لحاظ شود.”
او افزود: «هنگامی که ارزش مشخص شد، طرفین میتوانند در مورد اینکه چه کسی ارز دیجیتال را نگه میدارد، مذاکره کنند، یا اگر هیچ یک از طرفین نمیخواهند آن را نگه دارند، آن را بفروشند.
او گفت که یکی دیگر از نکاتی که وکلای خانواده باید در نظر بگیرند این است که افرادی که ارزهای دیجیتال را به عنوان دارایی سرمایه گذاری خریداری می کنند، باید مالیات بر عایدی سرمایه را در صورت واگذاری، مبادله یا مبادله بپردازند.
به گفته Walczak، اگر هر دو طرف طلاق توافق کنند که ارز دیجیتال را به عنوان بخشی از تسویه حساب دارایی بفروشند، بدهی مالیات بر عایدی سرمایه محقق خواهد شد و بخشی از مجموعه دارایی ها را تشکیل می دهد.
والچوک گفت: “با این حال، اگر یک طرف تصمیم بگیرد که ارز دیجیتال را به عنوان سرمایه گذاری نگه دارد، بدهی مالیات بر عایدی سرمایه ایجاد نخواهد شد و طرفی که دارایی را در اختیار دارد ممکن است سود سرمایه غیر واقعی داشته باشد.”
او افزود: «وقتی تصمیم گرفته شد که چه کسی ارز دیجیتال را نگه میدارد یا میفروشد، میتوان این موضوع را در حکم دادگاه مستند کرد.
طبق پلتفرم تحقیقات حقوقی Lexology، سابقه قانونی محدودی در مورد مسائل مربوط به ارزهای دیجیتال و ارزش آنها وجود دارد. با این حال، چندین رویداد در سالهای اخیر رخ داده است که ارزش داراییهای کریپتو را برجسته کرده است.
Lexology به پرونده استرالیایی پاول علیه کریستنسن در سال 2020 اشاره میکند، که در آن یکی از طرفین در دادرسی طلاق، یک ارز دیجیتال خریداری کرد در حالی که طرف دیگر دارایی دیجیتال را بهجای قیمت بازار، به قیمت خرید اصلی نگه داشت. من درخواست ارزیابی قیمت کردم.
طرفی که این ارز دیجیتال را خریداری کرد، ادعا کرد که ارزش آن از زمان خرید به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، اما هیچ سند حمایتی را فاش نکرد.
در نهایت، دادگاه خانواده استرالیا حکم داد که قیمت خرید، به جای کاهش ارزش بازار، باید در حل و فصل طلاق استفاده شود.
شرط بندی و طلاق
Walczak گفت که پاداشهای شرطبندی ارزهای دیجیتال میتواند بخشی از درآمد هر یک از همسران باشد و در اظهارنامههای مالیاتی فردی ثبت میشود، مشابه نحوه پردازش سود سهام.
شرطبندی ارزهای دیجیتال شامل قفل کردن داراییهای ارزهای دیجیتال به منظور کسب سود یا پاداش است. شرط بندی همچنین نحوه تأیید تراکنش های شبکه های بلاک چین خاص است.
او گفت: «این امر باعث افزایش درآمد مشمول مالیات همسر می شود که ممکن است بر استحقاق آنها برای تسویه نهایی ملک تأثیر بگذارد.

او همچنین گفت که اگر همسری انتخاب کند که “پاداش های مربوط به ارز دیجیتال” را حفظ کند، دارایی هایی را حفظ خواهد کرد که درآمد بالقوه ایجاد می کند، که می تواند بر حقوق تسویه اموال طرفین تأثیر بگذارد.
طرفین همچنین ممکن است درخواست پرداخت با ارزهای خاصی از جمله ارزهای دیجیتال را داشته باشند. اما والزاک گفت که یک طرف نمی تواند انتخاب کند که به طرف دیگری به ارزی پرداخت کند که برای گیرنده پرداخت زیان آور تلقی شود.
قانونی برای صادق نگه داشتن همه
در یک مورد اخیر، پرونده طلاق یک زوج نیویورکی پس از اینکه یک حسابدار پزشکی قانونی مقداری بیت کوین را که شوهر سعی کرده بود از همسرش پنهان کند، ردیابی کرد، منفجر شد.
جونی پیروویچ، وکیل دارایی دیجیتال استرالیا به کوین تلگراف گفت که توکن های ارزهای دیجیتال به طور گسترده ای در مجموعه دارایی های تقسیم شده در طلاق گنجانده می شوند.
پیرویک، نماینده بلاک چین و داراییهای دیجیتال نیز قوانین خاصی را ذکر کرد که هر یک از همسران را ملزم میکند در مورد داراییها و سایر اشکال دارایی خود صادق باشند.
او که قبلاً در یک پرونده طلاق ارزهای دیجیتال در حرفه خود تجربه کرده بود، فاش کرد که گزینه هایی برای ردیابی ارزهای دیجیتال پنهان وجود دارد.
پیرویک گفت یکی از طرفین اغلب می داند که دیگری ارز دیجیتال را خریده است، اما طرف دیگر یا حقیقت را نمی گوید یا نمی داند چگونه اطلاعات را جمع آوری کند.
او گفت: «در برخی موارد ممکن است یک «خواست قانونی» از طرف مقابل برای کسب اطلاعات مطرح شود.
“در موارد دیگر، من به دنبال تخصص مالیات ارزهای دیجیتال برای کمک به شناسایی داراییهای رمز ارزهای دیجیتال و سود و زیان ناشی از فعالیت توکنهای رمزنگاری بر داراییها از طریق تقسیم عادلانه و عادلانه اموال در طلاق بودهام. ما اطلاعات تماس مانند خانهها و پزشکی قانونی رمزنگاری را ارائه کردیم. کارشناسان،» او افزود.
قراردادهای پیش از ازدواج و ارزهای دیجیتال
قرارداد پیش از ازدواج یا قرارداد پیش از ازدواج یک توافق حقوقی رایج است که زوجین قبل از ازدواج در مورد مالکیت دارایی مربوطه خود در صورت شکست ازدواج منعقد می کنند.
به گفته پیرویک، ارزهای دیجیتال را می توان در قراردادهای مالی الزام آور مانند قراردادهای پیش از ازدواج گنجاند.
او میگوید که در مواردی که یک توافقنامه مالی الزامآور وجود دارد، برخی حقوق مربوط به داراییهای خاص، مانند توکنهای رمزنگاری، باید مطابق با آن توافقنامه رعایت شود.
به تازگی: زن در جریان طلاق، بیت کوین شوهرش را کشف می کند
اما در صورت عدم وجود رابطه جنسی قبل از ازدواج، عواملی مانند طول مدت ازدواج، کمک های مالی و غیرمالی در دوران ازدواج و اینکه یکی از طرفین مراقب اصلی یا مؤثر کودک است، به عاملی مرتبط با تقسیم زوجین تبدیل می شود. استخر دارایی
طرفهایی که درگیر توکنهای کریپتو نیستند، اغلب مایل به دریافت سهمی از توکن رمزنگاری نیستند، بلکه میخواهند مقدار سرمایهگذاری شده در ارز فیات یا سود حاصل از فروش توکن کریپتو که به ارز فیات پرداخت میشود، دریافت کنند. پیرویچ گفت. .
در نهایت، او توصیه می کند که به طور منظم در مورد مسائل مالی با شریک زندگی خود گفتگو کنید تا از مشکلات بعدی جلوگیری کنید.
اخیر: از کریکت تا کریپتو: AB de Villiers وارد Web3 می شود
پیروویچ گفت: “دلایل احساسی برای تلاش برای حفظ درجاتی از استقلال مالی از ازدواج و داراییهایی که به عنوان دارایی مشترک زوج تلقی میشوند، وجود دارد. این تمایل دارد.”
وی افزود: “به عنوان بخشی از تعهدات سالانه خود در پرونده مالیاتی، ما حداقل سالیانه در مورد ارز دیجیتال و وضعیت مالی زوجین بحث خواهیم کرد و اگر زوجین وصیت نامه یا اسناد برنامه ریزی املاک و اصلاحات لازم را بدانند، حداقل هر سه سال یکبار باید مورد بحث قرار گیرد.” .
نویسنده: Stephen Katte